باور یک نیروی جادویی است
راه هوشیاری
مربوط به انجمن
قدم هایی که برداشتیم
مربوط به کتاب
2
مربوط به قدم
من همیشه میگویم که باور یک نیروی جادویی است، یک فانوس دریایی که همیشه روشن است. راهی برای خاموش کردن آن وجود ندارد؛ اگر آن را به نفع خودمان استفاده نکنیم، پس بر علیه خودمان خواهدشد. به عنوان مثال، افرادی وجود دارند که از دولت تقاضای کمک میکنند تا اندکی مساعدت دریافت کنند. اما به جای اینکه اوضاعشان بهبود یابد، به حال خودشان تاسف میخورند و به این باور میرسند که اندک پولی که دولت ماهانه به آنها میدهد تمام چیزی است که استحقاقش را دارند. آنها آنجا مینشینند شکایت میکنند و نق میزنند و این باور را در خود نهادینه میکنند. نتیجه این میشود که عزت نفس آنها کاهش مییابد.
باور کردن یک انتخاب است، یک جایگاه آزمایشی نامطمئن است. جایی برای آغاز کردن، بدون اینکه قطعیتی وجود داشتهباشد. به عقیده من بزرگترین مشکلی که ما در رابطه با باورد کردن داریم ایناستکه برای آعاز کردن به یقین و اطمینان بیشتری نیاز داریم. ما توقع داریم که پیش از شروع ایمان داشتهباشیم، اما این باور است که آغازگر راه است. ایمان در ابتدای کار وجود ندارد؛ بلکه حدس و گمان و تردید است، و در این مرحله بیش از این نمی توان توقع داشت،چرا که نقطه آغاز، “باور کردن” است.
کتاب قدمهایی که برداشتیم (صفحه 20)
2 پاسخ
بسیار عالی بود
وقتی قبل از خواب به موضوعی زیاد فکر کنیم، در هنگام خواب، خواب آن موضوع را می بینیم. دنیا نیز همینطور است. فردایمان را میتوانیم امروز با فکر کردن بسازیم. یعنی به چیزی که زیاد فکر کنیم، بی شک بزودی همان خواهد شد.